سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جمیز پرسکات ژول

ژول، مرد کار و انرژی


هر کس که اطلاعات کمی درباره فیزیک داشته باشد، می­‌داند که ژول یک واحد فیزیک است.

اما قبل از آن ژول نام یک دانشمند معروف انگلیسی است که کارهای بسیار زیادی در علم فیزیک انجام داده است .

جیمز پرسکات ژول 24 دسامبر سال 1818 میلادی در یکی از شهرهای انگلستان به دنیا آمد. در دوران نوجوانی به یادگیری علم فیزیک زیر نظر دانشمندانی مثل دالتون و هاروی پرداخت و به اندازه‌گیری علاقه‌مند ­شد، به همین دلیل  به ساختن وسیله‌هایی مشغول شد که بتوانند گرما را اندازه‌گیری کنند و نشان دهند که چه مقدار کار مکانیکی برای به وجود آمدن مقدار مشخصی گرما مورد نیاز است.

 

از مهم‌ترین کارهای ژول کشف رابطه بین جریان الکتریکی و گرمای ایجاد شده از آن است. همان‌طور که می‌دانید بسیاری از وسیله‌هایی که به طور روزمره با آنها سروکار داریم در اثر عبور جریان الکتریکی گرم می‌شوند. در واقع هر جسمی بنا به جنس و مواد سازنده آن در برابر عبور جریان الکتریکی مقاومت می‌کند که در نتیجه گرما ایجاد می‌شود. ژول توانست با انجام آزمایش‌های بسیار زیاد و تکرار آنها در سن 22 سالگی رابطه بین مقاومت الکتریکی، جریان و زمان را  با گرمای ایجاد شده به دست آورد. این قانون بعدها به قانون ژول معروف شد. بنا بر این قانون میزان گرمای ایجاد شده با مجذور جریان و مدت زمان عبور آن و مقاومت الکتریکی رسانا نسبت مستقیم دارد.

بعد از آن ژول تصمیم گرفت مفهوم کار و انرژی را بررسی کند و در نهایت ثابت کرد که ماهیت همه انرژی‌ها مثل الکتریکی، مکانیکی ، گرمایی و...یکی است و همه آنها قابل تبدیل از شکلی به شکل دیگر هستند؛ قانونی که امروزه آن را به قانون بقا یا پایستگی انرژی می‌شناسیم. در واقع اهمیت این کشف آن قدر زیاد بود که بعد از آن یکای کار و انرژی به افتخار او ژول نامیده شد.

 



[ سه شنبه 91/8/2 ] [ 5:22 عصر ] [ رضامحمدی ] نظر
آموخته هایی از شیمی

من از چرخش الکترون ها به دور هسته ی اتم آموختم که کل جهان به دور مرکز هستی می چرخد و از حرکت پیوسته ی ذرات چه ارتعاشی-چه انتقالی و چه دورانی آموختم که ثبات و سکون در آفرینش راه ندارد و پیوسته در مسیر تغییر و تحول و تکامل هستیم. از شیمی آموختم که هرچه فاصله ها از مرکز آفرینش و خالق هستی بخش بیشتر باشد فنا و نیستی ما آسانتر خواهد بود.همانطور که جدا کردن الکترون از دورترین لایه ی اتم آسانتر است.از تلاش ذرات بی شعور برای پایدار شدن متعجب شدم و دریافتم که شعوری والا و اندیشه ای برتر در پس پرده ی هدایتگر طرح ها و نقش هاست.

از پیوند اتم ها برای پایدار شدن دریافتم که اتحاد رمز پایداری است و از گاز های نجیب کامل شدن را رمز پایداری یافتم.

از بحث واکنش های چند مرحله ای و زنجیری آموختم که ما ذره ای حد واسط مراحل زندگی هستیم که در یک مرحله ی واکنش متولد میشویم و در واکنشی دیگر می میریم و هدف آفرینش و خلقت فراتر از تولید و مصرف ماست.

از بحث تعادل های شیمیایی و واکنش های برگشت پذیر آموختم که جهان تعادلی است پویا و دینایک که گرچه در ظاهر خواص ماکروسکوپی ثابت و لا متغییری دارد اما در درون در تکاپو و فعالیت است.

 از شیمی آموختم که از دست دادن فرصت ها واکنش های برگشت ناپذیری هستند که تکرار آنها میسر نخواهد بود.

از شبکه ی بلور جامد های یونی  آموختم که با وجود تضاد ها می توان چنان گرد هم آمد و پیوستگی ایجاد کرد که شبکه ای مقاوم در برابر دماهای ذوب بالا بوجود آید و از شبکه ی بلوری الماس دریافتم که هرچند پیوندهایمان بیشتر منسجم تر و محکم تر باشد شکستن آنها مشکل تر است و برسختی و استقامت ما چنان افزوده خواهد شد که قادر به شکافت سنگ و فولاد خواهیم شد.

از سینتیک شیمیایی و برخورد های بین مولکولی آموختم که باید برخوردهایمان در راستای مناسب و با انرژی کافی انجام شود وگرنه کارا و موثر نخواهد بود.

از نقش کاتالیزگرها دریافتم که میتوان برای سرعت بخشیدن به فعالیت ها و استفاده بهینه از زمان از میانبرها عبور کرد و با کاهش هرینه ها واکنش تولید را سریعتر کرده و در زمان کمتر بازده بیشتری فراهم کنیم.

از الکتروپوزتیوی فلز بخشندگی را رمز پایداری یافتم.ترکب ها را زاییده ی فکر متفکری یافتم که از واکنش عناصر به نسبت های ثابت و معینی بوجودآمده اند که با خواص اولیه ی عناصر به کلی متفاوت اند و همین نکته ما را بس که دچار شگفتی و حیرت شویم و به خالق فرزانه آفرین گوییم.

از شیمی آموختم که در اقیانوسی از هوا زندگی می کنیم که عناصر و ترکیبات تشکیل دهنده ی آن ما را متعجب می کند.اگر غلظت هر کدام دچار تغییر شود زندگی بر ما مختل خواهد شد.گرمزاترین واکنش ها را در تبدیلات خورشیدی دیدم و بزرگترین رآکتور همجوشی را خورشید یافتم. حرارت و نور حاصل از این واکنش های عظیم را برای زمین هم مفید و هم مضر دانستم و دریافتم که آفریدگار فهیم و اندیشمند در اطراف ما لایه ای زخیم از اوزون قرار داده تا از گزند اشعه های مضر خورشید محفوظ باشیم.

 

وتبارک الله احسن الخالقین



[ سه شنبه 91/8/2 ] [ 5:3 عصر ] [ رضامحمدی ] نظر
تازه های شیمی

 

دانشمند‌ان موفق به ابداع یک خودرو برگ مانند شده‌اند که دی اکسید کربن جذب می‌کند و از اگزوز آن اکسیژن خارج می‌شود.

مهندسان شرکت صنایع خودروسازی شانگهای در چین با الهام از توانایی فتوسنتز در گیاهان نوعی خودرو جدید طراحی کرده‌اند که می‌تواند دی اکسید کربن دریافت کرده و اکسیژن تولید کند.

این خودرو که خودروی مفهومی Yez نام دارد اخیرا در نمایشگاه Expo 2010 در شانکهای چین به نمایش گذاشته شده است.

جزئیات فنی خودروی «یی ــ زی» که دارای سقفی سبز رنگ به شکل برگ است، اعلام نشده است.

«ما زنگ کان»، طراح این خودرو دوباره طرح ابداعی خود می‌گوید: «یی ــ زی» از طریق سقف، انرژی خورشید را جذب کرده و در حضور آب و دی اکسید کربن آن را به جریان برق مبدل می‌کند.

پسماند این فرایند شبیه به فرایند فتوسنتز اکسیژن است.

منبع:ایسنا



[ سه شنبه 91/8/2 ] [ 4:48 عصر ] [ رضامحمدی ] نظر
درباره مغز انسان

حقیقت درباره مغز انسان10

. در گزارشی به 10 حقیقت درباره مغز انسان که شاید بسیاری آنها را ندانید پرداخته و تفاوتهای مغز انسانهای گذشته و مدرن، زنان و مردان را مورد بررسی قرار داده ایم 

 

طی تاریخ مغز انسان در نادیده گرفته شدن خود نقش بسیار خوبی را ایفا کرده است. تمامی انسانها از مصریان باستان گرفته تا ارسطو اهمیت چندانی به نقش ماده مرموزی که میان دو گوش انسان قرار گفته است نداده اند

آناتومی شناس معروف “گالن” به مغز به عنوان فرمانده حرکات و صحبت کردن بدن انسان اعتبار داد اما حتی او نیز توجه چندانی به ماده سفید و خاکستری مغز نداشت

بر اساس گزارش لایو ساینس امروزه تحقیقات و پیشرفتهای تکنولوژیکی امکان مشاهده نزدیک مغز انسان را به وجود آورده است و یافته هایی که به واسطه این تکنولوژی ها به دست آمده اند می توانند افرادی مانند گالن را نیز شگفت زده کنند

مغز انسان بسیار بزرگ است

میانگین وزن مغز یک فرد بالغ 1.3 تا 1.4 کیلوگرم است. برخی از جراحان مغز و اعصاب بافت مغز زنده را مانند خمیردندان و مواد نیمه جامد دیگر توصیف می کنند 

در حدود 80 درصد از محتوی جمجمه انسان را مغز فرا گرفته است و مابقی آن از میزان یکسانی خون و مایع نخاعی انباشته شده است به بیانی دیگر حجم مواد انباشته شده در جمجمه انسان با گنجایش بطری دو لیتری آب معدنی برابری می کند

اما در حال کوچک شدن است

انسانهای ماقبل تاریخ از مغزهای بسیار بزرگتری برخوردار بوده اند و مطالعات نشان می دهند مغز انسان از پنج هزار سال پیش تا کنون در حدود 150 سانتیمتر مکعب کوچکتر شده است که این میزان با 10 درصد از کل حجم مغز برابری می کند

تا کنون دلیل این کاهش حجم مغز مشخص نشده اما برخی بر این باورند این کاهش حجم با افزایش کارایی مغز همراه شده است

برخی دیگر بر این باورند که به دلیل عدم نیاز به فکهای مقاوم برای جویدن مواد غذایی سخت، جمجمه انسان رو به کوچک تر شدن گذاشته است. با این همه تا کنون شاهدی بر این موضوع که کوچک شدن مغز از میزان هوشمندی انسانها کاسته است یا نه به دست نیامده است

مغز انسان انرژی خوار است

این عضو حیاتی که تنها دو درصد از وزن بدن را تشکیل می دهد در حدود 20 درصد از اکسیژن و 25 درصد از گلوکز خون را مصرف می کند. این میزان مصرف انرژی مباحثاتی را در میان دانشمندان به راه انداخته است تا دریابند چه ماده غذایی منجر به تکامل یافتن مغز بزرگ در انسان شده است

در ابتدا گوشت به عنوان عامل آغاز این تکامل انتخاب شد اما به دلیل غیر قابل اتکا بودن این منبع غذایی دانشمندان گیاهان غنی از انرژی را به عنوان ماده غذایی انتخاب کردند که باعث تکامل یافتن مغز انسان و بزرگ شدن آن شده است

از دیگر نظریه هایی که برای توضیح بزرگ شدن مغز ارائه شده اند می توان به تغییرات آب و هوایی، نیاز محیطی و رقابتهای اجتماعی اشاره کرد

چین خوردگی های مغز انسان را هوشمند می کنند

سطح مغز انسان از شیارهای عمیقی در هم پیچیده شده و از فرورفتگی ها (Sulci) و برآمدگی ها (Gyri) تشکیل شده است. این سطح غشای مغزی خوانده شده و منزلگاه 100 بیلیون نورون یا سلول عصبی است. این ساختار پیچیده به مغز امکان می دهد تا در فضایی کوچک بیشتر فشرده شده و در نتیجه قدرت پردازش آن افزایش پیدا کند

بیشتر سلولهای مغز نورونها هستند

دیدگاه قدیمی که انسان تنها از 10 درصد از مغزش استفاده می کند دیدگاهی نادرست است اما اکنون آشکار شده است زمینه به وجود آمدن این دیدگاه در واقع این است که نورونها تنها 10 درصد از مغز انسان را تشکیل می دهند

بقیه سلولهای مغزی که بیش از نیمی از وزن مغز را به خود اختصاص داده اند سلولهای Glia نام دارند که به زبان یونانی به معنی چسب است. از این رو در گذشته عصب شناسان معتقد بودند این سلولها برای در کنار هم نگاه داشتن نورونها در مغز قرار دارند اما مطالعات جدید نشان داده اند که نقش این سلولها محافظت و ایجاد ایمنی برای رشد و عملکرد سیناپسها است

مغز باشگاهی خصوصی است

ساختاری از سلولها در سیستم خونی مغز که دیواره خونی-مغزی نام دارد مانند نگهبانان در باشگاه های خصوصی تنها به چند مولکول اجازه ورود به بخش اصلی سیستم عصبی یعنی مغز را می دهد

مویرگهایی که تغذیه مغز را به عهده دارند در کنار سلولهایی که به یکدیگر چسبیده اند از ورود مولکولهای بزرگ جلوگیری می کنند، تنها پروتئینهای ویژه ای اجازه دارند موادغذایی و مواد دیگر مورد نیاز مغز را به داخل ببرند

این دیواره در عین محافظت از مغز گاه می تواند از ورود داروهای حیاتی به مغز نیز جلوگیری کنند. تنها راهی که تا کنون توانسته است ورود داروها از میان این مانع مغزی را امکانپذیر سازد فناوری نانو بوده است

در مطالعاتی که در سال 2009 در رابطه با درمان سرطان انجام گرفته بود دانشمندان توانستند نانوذرات ویژه ای را از میان این دیواره عبور داده و به دیواره تومورهای سرطانی اتصال دهند. در آینده می توان با ترکیب نانو ذرات و داروهای شیمی درمانی روشی موثر برای از بین بردن تومورهای مغزی به وجود آورد

مغز در ابتدا به شکل لوله ای کوچک است

پایه های مغز در اولین روزهای شکل گیری جنین بنا گذاشته می شوند. سه هفته پس از شکل گرفتن جنین لایه ای از سلولهای بنیادین که صفحه عصبی نام دارد شکل گرفته و به لوله ای عصبی تبدیل می شود

این نسج در واقع سیستم مرکزی عصبی را به وجود می آورد. لوله عصبی از ابتدایی ترین مراحل رشد جنین شکل گرفته و از دیگر بخشها متمایز می شود و شکل گیری نورونها و دیگر سلولها نیز از سه ماهه دوم آغاز خواهد شد.

چین خوردگی های مغز بسیار دیر آغاز می شود و در 24 هفتگی تعداد بسیار کمی از این چین خوردگی ها بر روی سطح مغز مشاهده می شود

مغز کاملا تکامل نیافته است

نقطه اوج رشد ماده خاکستری مغز به دوران بلوغ انسان تعلق دارد و در دوران نوجوانی و با گسترش بخشهای قدامی مغز که با قضاوت و تصمیم گیری در ارتباطند تکامل بیشتری پیدا می کند

مطالعات نشان داده اند بخشهایی که با عملکرد چندگانه انسان در ارتباط است تا 16 یا 17 سالگی به طور کامل تکمیل نمی شوند و بسیاری از دیگر توانایی های مغز تا 20 سالگی به تکامل می رسند

مغز هرگز از تغییر دست بر نمی دارد

زمانی دانشمندان بر این باور بودند که با پشت سر گذاشتن جوانی، توانایی شکل گیری اتصالات نورونی جدید نیز در انسان متوقف می شود. دیدگاهی که در سال 2007 مردود اعلام شد و دانشمندان دریافتند مغز در شرایط مختلف توانایی تشکیل دادن نورونهای جدید را دارد و مغز می تواند در دوران بزرگسالی نیز اتصالات جدید نورونی بسازد

همچنین تحقیقات بر روی مراقبه یا مدیتیشن نشان داده است تمرین دادن شدید مغز می تواند ساختار و عملکرد مغز را تغییر دهد

زنان از این پس دیگر ونوسی نیستند

فرهنگ های عام می گویند مغز زن و مرد با یکدیگر تفاوت دارند. درست است که هورمونهای زنان و مردان بر روی گسترش مغز تاثیرات متفاوتی دارد و تا کنون تفاوتهایی در زمینه شیوه های احساس درد، تصمیمگیری های اجتماعی و کنار آمدن با فشارهای روحی میان زنان و مردان کشف شده است اما در واقع بیشترین بخش مغز و قدرت مغزی زنان و مردان با یکدیگر یکسان اند

مطالعاتی که در زمینه تفاوتهای جنسیتی انجام گرفته نشان می دهند 78 درصد از تفاوتهای جنسیتی گزارش شده نزدیک به صفر یا بسیار کوچک بوده اند

همچنین این مطالعات شایعات موجود در رابطه با توانایی های مختلف جنسیتهای متفاوت را رد کرده است

مطالعه ای که در ژانویه سال جاری بر روی نیم میلیون دختر و پسر از 69 کشور جهان انجام گرفت نشان داد هیچ اختلافی در توانایی محاسبه و ریاضیات میان این دو جنسیت وجود ندارد
 
 
                            mehrnews

 



[ سه شنبه 91/8/2 ] [ 4:26 عصر ] [ رضامحمدی ] نظر
دنباله دارها

 

«دنباله دارها»، ستاره نیستند

 

«ستارگان دنباله دار» برخلاف اسم شان به هیچ وجه ستاره و منبع تولید انرژی نیستند و نامگذاری آن ها فقط به دلیل شکل ظاهری شان است که مثل ستاره ای هستند که دنباله ای داشته باشد، بطوریکه واژهcomet از کلمه یونانی kometes به معنی مو و سر گرفته شده است. این ستارگان جابجا شونده با وجود چهره تماشایی شان که به سرعت تغییر می کند و کاملا غیرمتناوب و نامنظم بنظر می رسند، نشانی از ترس و خرافات بودند و ظهور ستارگان دنباله دار را علامتی از اتفاقی بزرگ و ناخوشایند می دانستند. «دنباله دارها»، کره هایی از گاز و غبار هستند. هنگامی که این کره منجمد به خورشید نزدیک می شود، در اثر تصعید گازها و غبارها، هاله ای مه آلود در اطراف جسم اصلی دنباله دار(هسته) و دمی بلند در اطراف آن تشکیل می دهند. معمولا هر دنباله دار از سه بخش تشکیل شده است:

1) هسته با قطر چندکیلومتر(که بطور مستقیم قابل مشاهده نیست): کره ای از یخ و گازهای منجمد(با ابعاد میکرو متر)

2) گیسو: «گیسو» توده سحابی مانند سر دنباله دار است با قطر چندصدهزار کیلومتر که با تابش خورشیدی قابل آشکار سازی است.

3) دنباله: برای یک دنباله دار دو نوع دنباله تشخیص داده شده است:

الف)دنباله گرد و غبار که در انعکاس نور خورشید، زرد کمرنگ دیده می شود و همان طیف خورشید را دارد.

ب)دنباله پلاسما(دنباله یونی)که به دلیل وجود منوکسیدکربن یونیزه، آبی دیده می شود.

طول دنباله ممکن است به صدهامیلیون کیلومتر برسد. در قرن هفدهم، با کارهای اساسی «کپلر»، «نیوتون» و «هالی» مشخص شد که حرکت های عجیب دنباله دارها از همان قوانین حرکت سیارات پیروی می کنند. «هالی» با ادامه کار موفق شد دوره تناوب و مدار دنباله دار درخشانی که بعدها به نام خودش معروف شد را تعیین کند و مشخص شد که این همان دنباله داری است که از سال ها قبل از میلاد بطور تقریبا منظمی با دوره تناوب 76سال رصد می شده است. مدار بیشتر دنباله دارها بیضی بسیار کشیده است. مدار بعضی دیگر سهموی و یا هذلولی است که دنباله دارهای غیرمتناوب محسوب می شوند. گاهی از اوقات ممکن است مدار دنباله دار به دلیل گرانش سیارات بزرگی مثل «مشتری» تغییر کند. مثلا دنباله دار «بلنددوره» به یک دنباله دار «کوتاه دوره» و با خروج از مرکز کمتر تبدیل شود و یا گرانش شدید موجب تکه تکه شدن دنباله دار شود. مثل دنباله دار «شومیکر» که در سال 1538م، یک پزشک متوجه شد که دنباله دنباله دارها در خلاف جهت خورشید قرار دارد. در قرن هفدهم «کپلر» علت آن را فشار تشعشعی خورشید مطرح کرد. مقدار فشار تشعشعی خورشید به اندازه و ترکیب شیمیایی ذره بستگی دارد. مثلا دنباله دنباله دار «آرند رولند« به دلیل داشتن ذرات گرد و غبار بزرگ تر از حدمعمول(در ابعاد میلی متری) و فشار تشعشعی ضعیف در امتداد خورشید نبود. در سال های گذشته مطالعه دنباله دارها خیلی مورد توجه قرار گرفته است. چون هر تئوری که شکل گیری منظومه شمسی را توضیح بدهد باید تشکیل هسته های دنباله دار را توضیح بدهد. در سال 1950م، یک اخترشناس هلندی به نام «یان اورت» با مطالعه آماری چهل وشش دنباله دار بلند دوره(با دوره تناوب بیش از 200سال) متوجه شد که این دنباله دارها از تمام جهات به سوی خورشید می آیند، بنابراین منبع شان باید کره ای پیرامون خورشید باشد و از آنجایی که مدار این دنباله دارها بسیار کشیده است پس این کره می بایست دور باشد. او این موضوع را مطرح کرد که خرده سیارات باقی مانده از سحابی اولیه منظومه شمسی به صورت کره ای، منبع دنباله دارها است. با محاسبات انجام شده این منطقه، که امروزه «ابر اورت» نامیده می شود، باید در فاصله 20000تا100000واحد نجومی باشد. شاید تعداد دنباله دارهای «ابر اورت» به دوتریلیون برسد. در طول عمر منظومه شمسی حدود 5000ستاره از محدوده کمتر از 100000واحد نجومی خورشید گذشته اند. در چنین وضعی یا دنباله داری توانسته از مدار گردشش به دور خورشید خارج شده باشد و در فضای بین ستاره ای سرگردان شود و یا به سوی خورشید حرکت کند. بعضی دنباله دارها یا به خورشید برخورد می کنند و یا چنان نزدیک می شوند که منفجر می شوند. این دنباله دارها Sungrazers نامیده می شوند. اما دنباله دارهای کوتاه دوره، تقریبا در صفحه منظومه شمسی حرکت می کنند پس منبع آن ها نمی تواند «ابر اورت» باشد. اخترشناسان منبع آن ها را قرصی سطح در ورای مدار «نپتون» می دانند که ممکن است تا فاصله 100واحد نجومی گسترده شده باشد. جمعیت این کمربند چندصدمیلیون تخمین زده می شود. حدود پانزده سال پیش دو اخترشناس سیاره ای از دانشگاه «هاروارد» موفق به کشف 20عضو از اجرام این کمربند(کمربند کویی پر) شدند.

کشف دنباله دارها

کاشفان دنباله دارها اغلب آن ها را در فواصل دور از خورشید کشف می کنند. معمولا در آن فاصله دنباله دار، دنباله واضحی ندارد و فقط گیسوی آن به شکل سحابی محو و کوچکی دیده می شود. پس از مطمئن شدن از اینکه جسم رصد شده سحابی یا کهکشان نیست، باید منتظر ماند تا جابجایی در آن مشاهده شود. ضمنا باید از نزدیک شدن دنباله دارهای تناوبی و مکان آن ها با اطلاع بود تا اشتباهی رخ ندهد. کشف دنباله دارها کار سخت و طاقت فرسایی است. آمارها نشان می دهد که معمولا هر رصدکننده(با امکانات مطلوب) برای کشف اولین دنباله دار خود بطور متوسط 400ساعت کار رصدی انجام می دهد.

رگبار شهاب یا شهاب باران

گاهی زمین از میان مدار بعضی دنباله دارها می گذرد. در این هنگام ذرات دور دنباله دار(مثل سنگ ها و...) زمین را بمباران می کنند و در جو زمین مشتعل می شوند.این پدیده را «رگبار شهاب» می نامند و شهاب های زیادی در زمان نسبتا کوتاهی در مسیرهای تقریبا موازی به جو زمین برخورد می کنند. زمان هر رگبارشهاب در هر سال را می توان پیشگویی کرد. نام رگبارهای شهاب برگرفته از صورت فلکی منشا آن ها است.

دنباله دارهای معروف

- دنباله دار هالی: دنباله دار هالی یک دنباله دار دوره ای(متشکل از گاز منجمد و غبار) است، که به دور خورشید می گردد. اولین بار در 240قبل از میلاد در چین ثبت شد. اما «ادموند هالی» اولین کسی بود که دوره ای بودن آن را تشخیص داد. آخرین بار در 1986م، دیده شد و بار دیگر در 2061، مشاهده خواهد شد. دوره تناوب آن 76 سال است.

- شومیکرلوی9: شومیکرلوی9 یک دنباله دار با دوره تناوب کوتاه است که توسط زوج «کارولین شومیکر» و «دیوید لوی» کشف شد. وقتی دنباله دار به «مشتری» بسیار نزدیک شد نیروهای جاذبه ای مشتری بخشی از آن را از آن جدا کردند و قطعات جدا شده آن در طی 6 روز در ماه جولای 1994 به مشتری اصابت کردند که اشتعال بزرگ اتمسفر مشتری از زمین دیده می شد.

- دنباله دار لینیر: دنباله دار «لینیر»، دنباله داری بود که وقتی به خورشید نزدیک شده از بین رفت. هسته منجمد دنباله دار وقتی که از نزدیکی خورشید در جولای 2000 عبور می کرد تجزیه شد. گرمای زیاد خورشید و از بین رفتن این دنباله دار موثرتر از نیروهای جاذبه ای خورشید بود.



[ دوشنبه 91/8/1 ] [ 4:4 عصر ] [ رضامحمدی ] نظر

:: مطالب قدیمی‌تر >>